صفحه اصلی نقشه سایت خوراک
تبلیغات
تبلیغات شما
محصول پرفروش فروشگاه
Title
عنوان محصول
قیمت : ...
خرید پستی
توضیحات محصول
برای ویرایش این بلوک به قسمت تنظیمات بلوک های دلخواه > بلوک فروشگاه شماره 1 مراجعه کنید.
تبلیغات شما
تبلیغات شما
شعر بهار بهار سروده محمد علی بهمنیشعر درآمد سروده حمید مصدقداستان پردیس - فرخنده آقاییشعر حالا چرا-شهریار بیوگرافی رينوسوكه آكوتاگاوا بیوگرافی مولاناشعر در طول راه سروده سیمین بهبهانیبرخیز و بیا بتا برای دل ما-خیامبیوگرافی هریت بیچر استو داستان تا این جا...تا بعد...  از ناتاشا امیری
بلوک راست
موضوعات
  • شاعران نامی
  • شاعران کلاسیک
  • شاعران جهان
  • نویسندگان ایرانی
  • نویسندگان جهان
  • داستان
  • شعر
  • زندگینامه
  • مصاحبه
  • کتاب
  • گالری تصاویر
  • نقاشی
  • آموزش
  • اخبار
  • آمار
    ● آمار مطالب کل مطالب : 416 کل نظرات : 273 ● آمار کاربران افراد آنلاین : 4 تعداد اعضا : 448 ● آمار بازدید بازدید امروز : 395 بازدید دیروز : 206 بازدید کننده ارمزو : 169 بازدید کننده دیروز : 121 گوگل امروز : 1 گوگل دیروز : 3 بازدید هفته : 1,486 بازدید ماه : 1,486 بازدید سال : 90,163 بازدید کلی : 1,487,868 ● اطلاعات شما آی پی : 3.149.235.6 مروگر : Safari 5.1 سیستم عامل :
    آرشیو
    لینک های روزانه
    نویسندگان
    لینک های دوستان

    Image
    قیمت
    خرید پستی

    برای ویرایش این بلوک به قسمت تنظیمات بلوک های دلخواه > بلوک فروشگاه شماره 2 مراجعه فرمایید.

    بلوک وسط

    آخرین ارسالی های انجمن

    عنوان پاسخ بازدید توسط
    بیاین مشاعره 23 4625 hadiramesh1376
    من امینم شمام خودتونو معرفی کنین 13 3931 saye
    بیوگرافی سهراب سپهری 1 5385 arezootam
    داستان های طنز 7 3351 guis
    دانلود دیوان حافظ و گلاستان سعدی 1 2021 dorkman
    زوال 0 1300 akmin91
    جدید ترین آیا میدانید 91 0 2370 editor
    1 اردیبهشت روز بزرگداشت سعدی شیرازی 1 1612 mrbavandpoor
    توانایی زبان فارسی در معادل‌سازی 0 1520 editor
    زاویه دید در داستان 0 1719 editor
    «بچه‌های بدشانس» دوباره به نمايشگاه می‌آيند 0 1186 editor
    نگاهي به مجموعه داستان «روياي مادرم» 0 1313 editor
    25 فروردین روز بزرگداشت عطار نیشابوری 0 1236 editor
    بیوگرافی ناصرخسرو حارث قبادیانی 0 1530 editor
    بیوگرافی دکتر محمد علی اسلامی ندوشن 0 2486 editor
    بیوگرافی دکتر محمد معین 0 1298 editor
    آموزش قالب شعری قصیده 0 1420 editor
    بیوگرافی مرتضی کاتوزیان 0 1435 editor
    بیوگرافی جمشید هاشم پور 0 1344 editor
    الفبای قصه نویسی 0 1219 editor
    شعر خلیج همیشه فارس 0 1748 editor
    بیوگرافی زهرا اسدی 0 1623 editor
    بیوگرافی آنتوان چخوف 0 1158 editor
    بیوگرافی فرشته ساری 0 1232 editor
    بیوگرافی صادق هدایت 0 1504 editor
    بیوگرافی خیام نیشابوری 0 1334 editor
    داستان های کوتاه کوتاه 2 2129 editor
    بیوگرافی حافظ شیرازی 0 2480 editor
    زندگینامه مرحوم قیصر امین پور 0 10327 editor
    بیوگرافی فروغ فرخزاد 0 3180 editor

    داستان یه چیز خاکستری نوشته ی صادق چوبک

    admin
    11:36
    بازدید : 1284

    شعله بخاری نفتی در آغوش نرم دود نوک نیز لوله شیشه‌ای زنگار گرفته‌اش بالا می‌زد. رو دیوار نیلی اتاق چندتا عکس بچه شیری و جوجه اردک و خرگوش که همه‌شان دندان درد داشتند و زیر چانه‌های‌شان دستمال بسته بود آویزان بود.

     

    پسرک پیش مادرش ایستاده بود و کیف و کتابش را به پای خود می‌کوبید و رویاهاش جابجا می‌شد. مادرش که نشسته بود از پسرک بلندتر بود. خاموش رو صندلی نشسته بود و به سر و رو بچه ور می‌رفت. موهای رو پیشانی‌ش را صاف می‌کرد. یقه‌اش را درست می‌کرد و لک‌های رو لباسش را با ناخن می‌خراشید. زن چاق بود و نمی‌توانست پاهایش را روی  هم بیندازد. ساق‌هایش مانند دو تنبوشه سیمانی شماره ده رو کف اتاق جلوش ستون بود.

     

      پسرک دستش را تو دماغش کرد و گفت:

     

    «ماما کی می‌ریم؟»

     

    ـ «می‌ریم، دسّت تو دماغت نکن.»

     

    ـ «ماما، بازم دندوناتو می‌کشن؟»

     

    پشت زن لرزید و صدای گوشت‌ریز مثه  دندان‌سازی بیخ دلش حس کرد.

     

     پسرک باز پرسید:

     

     ـ «ماما، خیلی دردت میاد؟»

     

     ـ «نه، دوا میزنن.»

     

    ـ «ماما. یه خودکار قرمز برام می‌خری؟ می‌خوام عکسای کتاب‌مو باش رنگ کنم. یکی‌م سبز بخر. خُب؟»

     

    مرد دیگری هم رو یک صندلی نشسته بود مجله ورق می‌زد. یک‌سوی لُپ مرد باد کرده بود و تو دهنش زُق زُق می‌کرد و تفش لزج و سنگین شده بود. دلش می‌خواست زن و پسرک آنجا نبودند. و می‌توانست با خیال راحت رو زمین تف کند.

     

    از تو اتاق دیگر صدای حرف و خنده دو مرد که از لای دندان غرچه چرخ سنباده می‌آمد، تن گوش می‌خورد. یک پرده کُرکُرِ جگری، میان در این اتاق گل آویزن بود. ناگهان صدای چرخ سنباده برید و یکی از آن‌ها گفت:

     

    «اگه به بینی‌ش از خوشگلی‌ش نفست پس میره. عاشق منه.»

     

     باز صدای چرخ سنباده تو اتاق چرخید و بیخ گلوی مرد مجله بدست درد گلوله شد و آب دهنش جست گلوش و بسرفه افتاد و پف نم تف تو اتاق ول شد.

     

    زن پیچی تو دلش حس کرد و دست از سر بچه برداشت و گذاشت رو صورت خود و دندان‌هاش را بهم فشرد و صورتش را رو کف دستش خم کرد و زبانش تو حفره دهنش کاویدن گرفت. باز چرخ سنباده برید و خاموشی فرا رسید. یک تک خنده از تو اتاق دیگر راه افتاد و دنبالش شنیده شد:

     

     «یه دسّ کت و شلوار پیش خیاط دارم.» و باز چرخ سنباده راه افتاد.

     

    مرد مجله را پرت کرد رو میز و دستش پیش دهنش برد؛ رو صندلی‌ش وول خورد و با خودش گفت:

     

     «دارن یه چیز خاکستری میسابن» و باز از خود پرسید: «خاکستری چرا؟» و سپس بخودش جواب داد:

     

     «زهرا مار و چرا. مردشور آن ریختتو ببرن.»

     

     چرخ ایستاد و خنده دنبال آن ول شد و شنیده شد:

     

     «خیلی عجچیبه وختی که من بچه بدم مادرم بزرگ بود و حالا که من بزرگ شدم مادرم کوچک شده.»

     

     و باز چرخ چرخید.

     

     و بوی دندان سوخته و مزه گس لثه کباب شده تو سرو کله مرد مجله بدست راهی شد.يک چيز خاکستری

     

    شعله بخاری نفتی در آغوش نرم دود نوک نیز لوله شیشه‌ای زنگار گرفته‌اش بالا می‌زد. رو دیوار نیلی اتاق چندتا عکس بچه شیری و جوجه اردک و خرگوش که همه‌شان دندان درد داشتند و زیر چانه‌های‌شان دستمال بسته بود آویزان بود.

     

    پسرک پیش مادرش ایستاده بود و کیف و کتابش را به پای خود می‌کوبید و رویاهاش جابجا می‌شد. مادرش که نشسته بود از پسرک بلندتر بود. خاموش رو صندلی نشسته بود و به سر و رو بچه ور می‌رفت. موهای رو پیشانی‌ش را صاف می‌کرد. یقه‌اش را درست می‌کرد و لک‌های رو لباسش را با ناخن می‌خراشید. زن چاق بود و نمی‌توانست پاهایش را روی  هم بیندازد. ساق‌هایش مانند دو تنبوشه سیمانی شماره ده رو کف اتاق جلوش ستون بود.

     

      پسرک دستش را تو دماغش کرد و گفت:

     

    «ماما کی می‌ریم؟»

     

    ـ «می‌ریم، دسّت تو دماغت نکن.»

     

    ـ «ماما، بازم دندوناتو می‌کشن؟»

     

    پشت زن لرزید و صدای گوشت‌ریز مثه  دندان‌سازی بیخ دلش حس کرد.

     

     پسرک باز پرسید:

     

     ـ «ماما، خیلی دردت میاد؟»

     

     ـ «نه، دوا میزنن.»

     

    ـ «ماما. یه خودکار قرمز برام می‌خری؟ می‌خوام عکسای کتاب‌مو باش رنگ کنم. یکی‌م سبز بخر. خُب؟»

     

    مرد دیگری هم رو یک صندلی نشسته بود مجله ورق می‌زد. یک‌سوی لُپ مرد باد کرده بود و تو دهنش زُق زُق می‌کرد و تفش لزج و سنگین شده بود. دلش می‌خواست زن و پسرک آنجا نبودند. و می‌توانست با خیال راحت رو زمین تف کند.

     

    از تو اتاق دیگر صدای حرف و خنده دو مرد که از لای دندان غرچه چرخ سنباده می‌آمد، تن گوش می‌خورد. یک پرده کُرکُرِ جگری، میان در این اتاق گل آویزن بود. ناگهان صدای چرخ سنباده برید و یکی از آن‌ها گفت:

     

    «اگه به بینی‌ش از خوشگلی‌ش نفست پس میره. عاشق منه.»

     

     باز صدای چرخ سنباده تو اتاق چرخید و بیخ گلوی مرد مجله بدست درد گلوله شد و آب دهنش جست گلوش و بسرفه افتاد و پف نم تف تو اتاق ول شد.

     

    زن پیچی تو دلش حس کرد و دست از سر بچه برداشت و گذاشت رو صورت خود و دندان‌هاش را بهم فشرد و صورتش را رو کف دستش خم کرد و زبانش تو حفره دهنش کاویدن گرفت. باز چرخ سنباده برید و خاموشی فرا رسید. یک تک خنده از تو اتاق دیگر راه افتاد و دنبالش شنیده شد:

     

     «یه دسّ کت و شلوار پیش خیاط دارم.» و باز چرخ سنباده راه افتاد.

     

    مرد مجله را پرت کرد رو میز و دستش پیش دهنش برد؛ رو صندلی‌ش وول خورد و با خودش گفت:

     

     «دارن یه چیز خاکستری میسابن» و باز از خود پرسید: «خاکستری چرا؟» و سپس بخودش جواب داد:

     

     «زهرا مار و چرا. مردشور آن ریختتو ببرن.»

     

     چرخ ایستاد و خنده دنبال آن ول شد و شنیده شد:

     

     «خیلی عجچیبه وختی که من بچه بدم مادرم بزرگ بود و حالا که من بزرگ شدم مادرم کوچک شده.»

     

     و باز چرخ چرخید.

     

     و بوی دندان سوخته و مزه گس لثه کباب شده تو سرو کله مرد مجله بدست راهی شد.

    مطالب مرتبط
    داستان نفتی نوشته ی صادق چوبک
    داستان روز اول قبر نوشته ی صادق چوبک
    داستان«چشم شیشه ای» از صادق چوبک
    پاچه خيزك | صادق چوبك
    داستان چرا دریا طوفانی شده بود-صادق چوبک
    ارسال دیدگاه
    کد امنیتی رفرش
    بلوک پایین
    نرم افزار





















    تبلیغات
    بلوک چپ
    ورود به سایت
    رمز عبور را فراموش کردم ؟
    عضویت
    نام کاربری :
    رمز عبور :
    تکرار رمز :
    موبایل :
    ایمیل :
    نام اصلی :
    کد امنیتی :
     
    کد امنیتی
     
    بارگزاری مجدد
    آخرین مطالب ارسالی سایت
    مطالب محبوب
    مطالب تصادفی
    بلوک چپ
    تبلیغات متنی
    محل تبلیغات متنی شما با قیمت ارزان
    YOUR ADS
    تبلیغات متنی
    محل تبلیغات متنی شما با قیمت ارزان
    YOUR ADS
    تبلیغات متنی
    محل تبلیغات متنی شما با قیمت ارزان
    YOUR ADS