صفحه اصلی نقشه سایت خوراک
تبلیغات
تبلیغات شما
محصول پرفروش فروشگاه
Title
عنوان محصول
قیمت : ...
خرید پستی
توضیحات محصول
برای ویرایش این بلوک به قسمت تنظیمات بلوک های دلخواه > بلوک فروشگاه شماره 1 مراجعه کنید.
تبلیغات شما
تبلیغات شما
ماجراي مضحك آبي‌پوشان, نوشته تيه‌ري ژونكه , ترجمه احمد پرهيزي خلاصه داستان سووشون نوشته سیمین دانشورخنده ی تو | پابلو نروداحکایت یک جام شیشه ای-از والاس استیونسشعر «دگر از درد تنهایی، به جانم یار می‌باید » از شیخ بهاییداستان هفت خان رستم-یار علی پور مقدم هر کار که هست جز به کام تو مباد(منوچهری دامغانی)داستان مسابقهی گندهترین مردها شعر صوتی کوچه با صدای فریدون مشیریزیر خاکستر  | حمید مصدق
بلوک راست
موضوعات
  • شاعران نامی
  • شاعران کلاسیک
  • شاعران جهان
  • نویسندگان ایرانی
  • نویسندگان جهان
  • داستان
  • شعر
  • زندگینامه
  • مصاحبه
  • کتاب
  • گالری تصاویر
  • نقاشی
  • آموزش
  • اخبار
  • آمار
    ● آمار مطالب کل مطالب : 416 کل نظرات : 273 ● آمار کاربران افراد آنلاین : 9 تعداد اعضا : 448 ● آمار بازدید بازدید امروز : 310 بازدید دیروز : 206 بازدید کننده ارمزو : 113 بازدید کننده دیروز : 121 گوگل امروز : 1 گوگل دیروز : 3 بازدید هفته : 1,401 بازدید ماه : 1,401 بازدید سال : 90,078 بازدید کلی : 1,487,783 ● اطلاعات شما آی پی : 18.217.103.250 مروگر : Safari 5.1 سیستم عامل :
    آرشیو
    لینک های روزانه
    نویسندگان
    لینک های دوستان

    Image
    قیمت
    خرید پستی

    برای ویرایش این بلوک به قسمت تنظیمات بلوک های دلخواه > بلوک فروشگاه شماره 2 مراجعه فرمایید.

    بلوک وسط

    آخرین ارسالی های انجمن

    عنوان پاسخ بازدید توسط
    بیاین مشاعره 23 4625 hadiramesh1376
    من امینم شمام خودتونو معرفی کنین 13 3931 saye
    بیوگرافی سهراب سپهری 1 5385 arezootam
    داستان های طنز 7 3351 guis
    دانلود دیوان حافظ و گلاستان سعدی 1 2021 dorkman
    زوال 0 1300 akmin91
    جدید ترین آیا میدانید 91 0 2369 editor
    1 اردیبهشت روز بزرگداشت سعدی شیرازی 1 1612 mrbavandpoor
    توانایی زبان فارسی در معادل‌سازی 0 1520 editor
    زاویه دید در داستان 0 1719 editor
    «بچه‌های بدشانس» دوباره به نمايشگاه می‌آيند 0 1186 editor
    نگاهي به مجموعه داستان «روياي مادرم» 0 1312 editor
    25 فروردین روز بزرگداشت عطار نیشابوری 0 1236 editor
    بیوگرافی ناصرخسرو حارث قبادیانی 0 1530 editor
    بیوگرافی دکتر محمد علی اسلامی ندوشن 0 2486 editor
    بیوگرافی دکتر محمد معین 0 1298 editor
    آموزش قالب شعری قصیده 0 1419 editor
    بیوگرافی مرتضی کاتوزیان 0 1435 editor
    بیوگرافی جمشید هاشم پور 0 1344 editor
    الفبای قصه نویسی 0 1219 editor
    شعر خلیج همیشه فارس 0 1748 editor
    بیوگرافی زهرا اسدی 0 1623 editor
    بیوگرافی آنتوان چخوف 0 1158 editor
    بیوگرافی فرشته ساری 0 1232 editor
    بیوگرافی صادق هدایت 0 1503 editor
    بیوگرافی خیام نیشابوری 0 1334 editor
    داستان های کوتاه کوتاه 2 2129 editor
    بیوگرافی حافظ شیرازی 0 2479 editor
    زندگینامه مرحوم قیصر امین پور 0 10327 editor
    بیوگرافی فروغ فرخزاد 0 3180 editor

    داستان ماهی و جفتش از ابراهیم گلستان

    admin
    18:07
    بازدید : 1225




    مرد به ماهيها نگاه ميكرد. ماهيها پشت شيشه آرام و آويزان بودند. پشت شيشه برايشان از تخته سنگها آبگيري ساخته بودند كه بزرگ بود و ديوارهاش دور ميشد و دوريش در نيمه تاريكي ميرفت. ديوارهي روبروي مرد از شيشه بود. در نيم تاريكي راهرو غار مانند در هر دوسو از اين ديوارهها بود كه هر كدام آبگيري بودند نمايشگاه ماهيهاي جور بهجور و رنگارنگ. هر آبگير را نوري از بالا روشن ميكرد. نور ديده نميشد، اما اثرش روشنايي آبگير بود. و مرد اكنون نشسته بود و به ماهيها در روشنايي سرد و تاريك نگاه ميكرد. ماهيها پشت شيشه آرام و آويزان بودند. انگار پرنده بودند، بيپر زدن، انگار در هوا بودند. اگر گاهي حبابي بالا نميرفت، آب بودن فضايشان حس نميشد. حباب، و هم چنين حركت كم و كند پرههايشان. مرد درته دور روبرو، دوماهي را ديد كه با هم بودند.


    ....






    داستان دو طوطی از ابراهیم گلستان

    admin
    18:04
    بازدید : 823



    بیرون هوا ابری بود و نور عصر در گوشه اتاق وامیرفت. من روزنامه میخواندم و میشنیدم که نوک میله‎های نازک بافندگی دردست همسرم به هم میخورد. برخاستم به فکر اینکه قهوه بسازم از پشت شیشه ها دیدم درحوض چیزی سبز می‎جنبد، حوض پوشیده بود از برگ- برگ قدیم ریخته خیس وارفته، برگ هنوز خشک چروکیده چنار. اما میان این همه اکنون  پرنده‎ای تقلا داشت. رفتم ببینم چیست. طوطی بود. مشکل بود او را درآوردن. هم در میان حوض دور بود از دست، هم هول کرده بود – ورم میکرد. چوبی هم نبود که با آن هلش بدهم ، ناچار جز آب پاشیدن کاری نمیشد کرد تا شاید به گوشه دیگر بلغزد و نزدیکتر شود، به سنگ دیواره. همین هم شد. او را در آوردم.

    ....






    بلوک پایین
    نرم افزار





















    تبلیغات
    بلوک چپ
    ورود به سایت
    رمز عبور را فراموش کردم ؟
    عضویت
    نام کاربری :
    رمز عبور :
    تکرار رمز :
    موبایل :
    ایمیل :
    نام اصلی :
    کد امنیتی :
     
    کد امنیتی
     
    بارگزاری مجدد
    آخرین مطالب ارسالی سایت
    مطالب محبوب
    مطالب تصادفی
    بلوک چپ
    تبلیغات متنی
    محل تبلیغات متنی شما با قیمت ارزان
    YOUR ADS
    تبلیغات متنی
    محل تبلیغات متنی شما با قیمت ارزان
    YOUR ADS
    تبلیغات متنی
    محل تبلیغات متنی شما با قیمت ارزان
    YOUR ADS