صفحه اصلی نقشه سایت خوراک
تبلیغات
تبلیغات شما
محصول پرفروش فروشگاه
Title
عنوان محصول
قیمت : ...
خرید پستی
توضیحات محصول
برای ویرایش این بلوک به قسمت تنظیمات بلوک های دلخواه > بلوک فروشگاه شماره 1 مراجعه کنید.
تبلیغات شما
تبلیغات شما
شعر« لاابالی چه کند دفتر دانایی را» از سعدیشعری از محمد جواد آرجینشعر تعبیر خواب سروده قیصر امین پوربیوگرافی ملک الشعرای بهارشعر «پیغام ماهی ها» از سهراب سپهرینه طریق دوستانست و نه شرط مهربانی-سعدیشعر نکوهش بیجا از پروین اعتصامیشعر زنی را می شناسم من-فریبا شش بلوکیشعر کیمیای سبز-شفیعی کدکنیداستان متشکرم-آنتوان چخوف
بلوک راست
موضوعات
  • شاعران نامی
  • شاعران کلاسیک
  • شاعران جهان
  • نویسندگان ایرانی
  • نویسندگان جهان
  • داستان
  • شعر
  • زندگینامه
  • مصاحبه
  • کتاب
  • گالری تصاویر
  • نقاشی
  • آموزش
  • اخبار
  • آمار
    ● آمار مطالب کل مطالب : 416 کل نظرات : 273 ● آمار کاربران افراد آنلاین : 4 تعداد اعضا : 448 ● آمار بازدید بازدید امروز : 305 بازدید دیروز : 121 بازدید کننده ارمزو : 227 بازدید کننده دیروز : 83 گوگل امروز : 2 گوگل دیروز : 6 بازدید هفته : 305 بازدید ماه : 2,513 بازدید سال : 91,190 بازدید کلی : 1,488,895 ● اطلاعات شما آی پی : 13.59.83.208 مروگر : Safari 5.1 سیستم عامل :
    آرشیو
    لینک های روزانه
    نویسندگان
    لینک های دوستان

    Image
    قیمت
    خرید پستی

    برای ویرایش این بلوک به قسمت تنظیمات بلوک های دلخواه > بلوک فروشگاه شماره 2 مراجعه فرمایید.

    بلوک وسط

    آخرین ارسالی های انجمن

    عنوان پاسخ بازدید توسط
    بیاین مشاعره 23 4627 hadiramesh1376
    من امینم شمام خودتونو معرفی کنین 13 3931 saye
    بیوگرافی سهراب سپهری 1 5385 arezootam
    داستان های طنز 7 3352 guis
    دانلود دیوان حافظ و گلاستان سعدی 1 2021 dorkman
    زوال 0 1300 akmin91
    جدید ترین آیا میدانید 91 0 2370 editor
    1 اردیبهشت روز بزرگداشت سعدی شیرازی 1 1614 mrbavandpoor
    توانایی زبان فارسی در معادل‌سازی 0 1520 editor
    زاویه دید در داستان 0 1719 editor
    «بچه‌های بدشانس» دوباره به نمايشگاه می‌آيند 0 1186 editor
    نگاهي به مجموعه داستان «روياي مادرم» 0 1313 editor
    25 فروردین روز بزرگداشت عطار نیشابوری 0 1236 editor
    بیوگرافی ناصرخسرو حارث قبادیانی 0 1530 editor
    بیوگرافی دکتر محمد علی اسلامی ندوشن 0 2486 editor
    بیوگرافی دکتر محمد معین 0 1298 editor
    آموزش قالب شعری قصیده 0 1420 editor
    بیوگرافی مرتضی کاتوزیان 0 1435 editor
    بیوگرافی جمشید هاشم پور 0 1344 editor
    الفبای قصه نویسی 0 1219 editor
    شعر خلیج همیشه فارس 0 1748 editor
    بیوگرافی زهرا اسدی 0 1623 editor
    بیوگرافی آنتوان چخوف 0 1158 editor
    بیوگرافی فرشته ساری 0 1232 editor
    بیوگرافی صادق هدایت 0 1504 editor
    بیوگرافی خیام نیشابوری 0 1334 editor
    داستان های کوتاه کوتاه 2 2130 editor
    بیوگرافی حافظ شیرازی 0 2480 editor
    زندگینامه مرحوم قیصر امین پور 0 10327 editor
    بیوگرافی فروغ فرخزاد 0 3180 editor

    شعر زنی را می شناسم من-فریبا شش بلوکی

    admin
    15:49
    بازدید : 863

    زني را...

     

    زني را مي شناسم من

    که شوق بال و پر دارد

    ولي از بس که پر شور است

    دو صد بيم از سفر دارد

    *

    زني را مي شناسم من

    که در يک گوشه ي خانه

    ميان شستن و پختن

    درون آشپزخانه

    *

    سرود عشق مي خواند

    نگاهش ساده و تنهاست

    صدايش خسته و محزون

    اميدش در ته فرداست

    *

    زني را مي شناسم من

    که مي گويد پشيمان است

     

    چرا دل را به او بسته

    کجا او لايق آنست

    *

    زني هم زير لب گويد

    گريزانم از اين خانه

    ولي از خود چنين پرسد

    چه کس موهاي طفلم را

    پس از من مي زند شانه؟

    *

    زني آبستن درد است

    زني نوزاد غم دارد

    زني مي گريد و گويد

    به سينه شير کم دارد

    *

    زني با تار تنهايي

    لباس تور مي بافد

    زني در کنج تاريکي

    نماز نور مي خواند

    *

     

    زني خو کرده با زنجير

    زني مانوس با زندان

    تمام سهم او اينست

    نگاه سرد زندانبان

    *

    زني را مي شناسم من

    که مي ميرد ز يک تحقير

    ولي آواز مي خواند

    که اين است بازي تقدير

    *

    زني با فقر مي سازد

    زني با اشک مي خوابد

    زني با حسرت و حيرت

    گناهش را نمي داند

    *

    زني واريس پايش را

    زني درد نهانش را

    ز مردم مي کند مخفي

    که يک باره نگويندش

    چه بد بختي چه بد بختي

    *

    زني را مي شناسم من

    که شعرش بوي غم دارد

    ولي مي خندد و گويد

    که دنيا پيچ و خم دارد

    *

    زني را مي شناسم من

    که هر شب کودکانش را

    به شعر و قصه مي خواند

    اگر چه درد جانکاهي

    درون سينه اش دارد

    *

    زني مي ترسد از رفتن

    که او شمعي ست در خانه

    اگر بيرون رود از در

    چه تاريک است اين خانه

    *

    زني شرمنده از کودک

    کنار سفره ي خالي

    که اي طفلم بخواب امشب

    بخواب آري

    و من تکرار خواهم کرد

    سرود لايي لالايي

    *

    زني را مي شناسم من

    که رنگ دامنش زرد است

    شب و روزش شده گريه

    که او نازاي پردرد است

    *

    زني را مي شناسم من

    که ناي رفتنش رفته

    قدم هايش همه خسته

    دلش در زير پاهايش

    زند فرياد که بسه

    *

    زني را مي شناسم من

    که با شيطان نفس خود

     

    هزاران بار جنگيده

    و چون فاتح شده آخر

    به بدنامي بد کاران

    تمسخر وار خنديده

    *

    زني آواز مي خواند

    زني خاموش مي ماند

    زني حتي شبانگاهان

    ميان کوچه مي ماند

    *

    زني در کار چون مرد است

    به دستش تاول درد است

    ز بس که رنج و غم دارد

    فراموشش شده ديگر

    جنيني در شکم دارد

    *

    زني در بستر مرگ است

    زني نزديکي مرگ است

     

    سراغش را که مي گيرد

    نمي دانم؟

    شبي در بستري کوچک

    زني آهسته مي ميرد

    *

    زني هم انتقامش را

    ز مردي هرزه مي گيرد

    ...

    زني را مي شناسم من

    مطالب مرتبط
    شعر جوخه های رهایی از محمد امین ناجی
    حواي من
    اين سلام به نگاه تو راست مي گويد | محمدحسین عابدی
    شعری از فولکلور مکزيک
    شعر آرش کمانگیر از سیاوش کسرایی
    شعر غزل جان از شمس الدین عراقی
    شعر مرد خکی-خسرو گلسرخی
    دیدگاه کاربران
      مجيد در 1393/08/03 ساعت 8:38 گفته :

      زنان همچون گلي بي خار و خاموشند
      و مرداني براي آبياريشان لبالب غرقه در جوشند
      زنان سرزمينم خوب ميدانند
      قسم گر خورد مردي جان مادر را
      تمام جان و مالش را به پاي مادرش ريزد
      من از مردان سخن ميگويم،از پاكي
      از آنان كه زنان ودختران و مادراشان را
      به قد بت پرستي دوست دارند
      خدا خود خوب ميداند
      كه دردي بدتر از اشكي به چشم مادران هرگز نيازارد تمام مرد هاي سرزمينم را
      نه يك ،من مرد هايي مي شناسم جز براي شادي و لبخند آن زنها كه ميگويي
      شبي تا بيدارند و صبح تا شب پي كارند
      به فكر درد هايت هست مردي نازنينم گر كه بگشايي دو چشمت را
      اگر چه ناجوانمردان هميشه بوده و هستند
      هزار افسوس...
      دلنوشته از مجيد

      الهام در 1348/10/11 ساعت 23:57 گفته :

      فکر زیبا و بیان زیباتر باعث میشه همچین شعرایی به دل بشینه.جوری که از خوندنش خسته نشیشکلک

      مترسک در 1348/10/11 ساعت 22:55 گفته :

      وای
      عجب شعر زیبایی
      ممنون شکلک

    ارسال دیدگاه
    کد امنیتی رفرش
    بلوک پایین
    نرم افزار





















    تبلیغات
    بلوک چپ
    ورود به سایت
    رمز عبور را فراموش کردم ؟
    عضویت
    نام کاربری :
    رمز عبور :
    تکرار رمز :
    موبایل :
    ایمیل :
    نام اصلی :
    کد امنیتی :
     
    کد امنیتی
     
    بارگزاری مجدد
    آخرین مطالب ارسالی سایت
    مطالب محبوب
    مطالب تصادفی
    بلوک چپ
    تبلیغات متنی
    محل تبلیغات متنی شما با قیمت ارزان
    YOUR ADS
    تبلیغات متنی
    محل تبلیغات متنی شما با قیمت ارزان
    YOUR ADS
    تبلیغات متنی
    محل تبلیغات متنی شما با قیمت ارزان
    YOUR ADS