صفحه اصلی نقشه سایت خوراک
تبلیغات
تبلیغات شما
محصول پرفروش فروشگاه
Title
عنوان محصول
قیمت : ...
خرید پستی
توضیحات محصول
برای ویرایش این بلوک به قسمت تنظیمات بلوک های دلخواه > بلوک فروشگاه شماره 1 مراجعه کنید.
تبلیغات شما
تبلیغات شما
از من ای جان  از انوریچنان ديد گوينده يک شب به خواب-دقیقیداستان گدا نوشته غلام حسین ساعدیبیوگرافی حافظ شیرازیسری دوم نقاشی های استاد مرتضی کاتوزیاننهانم آشکارست از انوریداستان صوتی درد بی پولی از ایرج پزشک زادخیابان پنجم | محمد علی سپانلوحاضر جوابی برنارد شاوداستان  مشت زن حرفه ای از ارنست همینگوی
بلوک راست
موضوعات
  • شاعران نامی
  • شاعران کلاسیک
  • شاعران جهان
  • نویسندگان ایرانی
  • نویسندگان جهان
  • داستان
  • شعر
  • زندگینامه
  • مصاحبه
  • کتاب
  • گالری تصاویر
  • نقاشی
  • آموزش
  • اخبار
  • آمار
    ● آمار مطالب کل مطالب : 416 کل نظرات : 273 ● آمار کاربران افراد آنلاین : 20 تعداد اعضا : 448 ● آمار بازدید بازدید امروز : 547 بازدید دیروز : 121 بازدید کننده ارمزو : 326 بازدید کننده دیروز : 83 گوگل امروز : 2 گوگل دیروز : 6 بازدید هفته : 547 بازدید ماه : 2,755 بازدید سال : 91,432 بازدید کلی : 1,489,137 ● اطلاعات شما آی پی : 3.144.172.198 مروگر : Safari 5.1 سیستم عامل :
    آرشیو
    لینک های روزانه
    نویسندگان
    لینک های دوستان

    Image
    قیمت
    خرید پستی

    برای ویرایش این بلوک به قسمت تنظیمات بلوک های دلخواه > بلوک فروشگاه شماره 2 مراجعه فرمایید.

    بلوک وسط

    آخرین ارسالی های انجمن

    عنوان پاسخ بازدید توسط
    بیاین مشاعره 23 4627 hadiramesh1376
    من امینم شمام خودتونو معرفی کنین 13 3931 saye
    بیوگرافی سهراب سپهری 1 5385 arezootam
    داستان های طنز 7 3352 guis
    دانلود دیوان حافظ و گلاستان سعدی 1 2021 dorkman
    زوال 0 1300 akmin91
    جدید ترین آیا میدانید 91 0 2370 editor
    1 اردیبهشت روز بزرگداشت سعدی شیرازی 1 1614 mrbavandpoor
    توانایی زبان فارسی در معادل‌سازی 0 1520 editor
    زاویه دید در داستان 0 1719 editor
    «بچه‌های بدشانس» دوباره به نمايشگاه می‌آيند 0 1186 editor
    نگاهي به مجموعه داستان «روياي مادرم» 0 1313 editor
    25 فروردین روز بزرگداشت عطار نیشابوری 0 1236 editor
    بیوگرافی ناصرخسرو حارث قبادیانی 0 1530 editor
    بیوگرافی دکتر محمد علی اسلامی ندوشن 0 2486 editor
    بیوگرافی دکتر محمد معین 0 1298 editor
    آموزش قالب شعری قصیده 0 1420 editor
    بیوگرافی مرتضی کاتوزیان 0 1435 editor
    بیوگرافی جمشید هاشم پور 0 1344 editor
    الفبای قصه نویسی 0 1219 editor
    شعر خلیج همیشه فارس 0 1748 editor
    بیوگرافی زهرا اسدی 0 1623 editor
    بیوگرافی آنتوان چخوف 0 1158 editor
    بیوگرافی فرشته ساری 0 1232 editor
    بیوگرافی صادق هدایت 0 1504 editor
    بیوگرافی خیام نیشابوری 0 1334 editor
    داستان های کوتاه کوتاه 2 2130 editor
    بیوگرافی حافظ شیرازی 0 2480 editor
    زندگینامه مرحوم قیصر امین پور 0 10327 editor
    بیوگرافی فروغ فرخزاد 0 3180 editor

    شعر آدمی و گرگ سروده سید علی صالحی

    admin
    21:54
    بازدید : 1165

    فرمانِ گرگ و فرودِ گيوتين
    سرهای بُريده بر عرشه‌های آب
    روئيدنِ رطيل در خوشه‌های گندم
    چلچله‌های سوخته بر کرانه‌های قير.
    خبر می‌رسد
    دريا آتش گرفته است.


    سيلابِ ماسه‌های رياض
    هجومِ هند
    سقوطِ بُرجِ اَسَد
    رستاخيزِ مُردگانِ چِچِن
    مراثی مسکو، مزارهای مَنهَتن،
    خبر می‌رسد
    مورانِ بَعلِ زَبوب
    تمامی کشمير و کرانه‌های چين را بلعيده‌اند.
    رمبو، عَدَن، اروپا
    کمُون، ستاره، صليبِ شکسته، شب.
    عبورِ اقيانوسِ تيغ و نمک
    از خوابِ اورشليم،
    و آوازهای عجيبِ جادوگرِ بزرگ
    بر جنازه‌ی رسولانِ نی‌نوا.


    تماشا کنيد
    در کتاب‌سوزانِ اين هزاره،
    کلمات از وحشتِ تکلمِ شيئی
    به بی‌نامیِ نخستينِ خويش باز می‌گردند!


    و دريا، و گرگ،
    و نفت، ناروا، گريوه، دروغ،
    و احتمال، تاريکی، ترور ...!
    و باد
    آخرين خبرچينِ خسته‌ی بن‌لادن،
    که از خارزارِ خشاب و خشخاش می‌آيد وُ
    از تلاوتِ هزاره‌ی انتحار می‌گذرد.


    از بغداد خبر می‌رسد
    بارانِ مار و غبار موريانه می‌بارد هنوز،
    و گرگ
    دو تا گرگِ گرسنه
    که از سه‌راهیِ دروازه‌دولت
    به جانبِ ما می‌آيند،
    می‌آيند سمتِ خيابانِ شريعتی می‌پيچند،
    می‌روند رو به راهِ کوهِ بزرگ.


    در بازخوانیِ خواب‌های مُردگان
    اشتباهِ عجيبی رُخ داده است.
    خُنياگرِ خاموشِ اين روايتِ مخفی می‌دانست
    در آخرين پرده‌ی اين بازی بزرگ چه می‌گذرد،
    اما هرگز از آوازهای مرموزِ آخرالزمان
    با ما سخن نگفت.


    آن روز
    پياده‌روها
    پوشيده از پوتين‌های کهنه بود
    بوی خاکسترِ کتاب و خردلِ تازه می‌آمد
    شهر خلوت بود
    کاهنان به کنيسه‌ی نَبوکَدِ نصر رفته بودند.


    تانک‌ها، طياره‌ها، راه‌ها، مردمان،
    گورستانِ گهواره‌ها
    زوزه‌های گرگ
    گنجشک‌های ناتمام،
    و مُردگانِ جُلبک‌پوشِ پنج‌شنبه‌ها
    در شمارشِ بی‌پايانِ گورکنانِ پير.


    گفتم گرگ،
    دو تا گرگِ گرسنه
    از سه‌راهیِ دروازه‌دولت
    پيچيده بودند سمت شريعتی
    داشتند رو به کوه می‌رفتند.
    يک عده
    مشغولِ خواندنِ نمازِ وحشت بودند،
    عده‌ای ديگر
    به هوای نان و مَرهَم و چاقو
    به چراغ‌های روشنِ دريا دشنام می‌دادند،
    همهمه‌ی باد
    پُر از وحشتِ وزيدن بود.


    گرگ‌ها
    پايين‌تر از پلِ سيدخندان
    زباله‌دانیِ بزرگِ شهرداری را بو می‌کردند،
    خالی بود
    زباله‌دزدهای سحرگاهِ سگ
    پايتختِ پشيمان‌شدگان را شُسته بودند.
    آن‌سوتر
    زنانی باردار از سرزمينِ آناباز
    بر مردگانِ بی‌گورِ خويش مويه می‌کردند،
    و بعد
    بارانِ بُراده‌های عنکبوت،
    و بعد
    بابِلِ بی‌نبی،
    و بعد
    جنازه‌ی جهان بود
    که بر دوشِ مورچگانِ گرسنه
    به جانبِ گورگاهِ گوانتانامو می‌رفت.


    گريه نکن حِزقيالِ نبی
    امروز
    پيش از سقوطِ بُرج‌البَراجنه،
    ملاعمر
    به تنگه‌های تورابورا خواهد رسيد.


    و دلهره، و مور،
    دريا، دماوند، اَژی‌دهاک،
    و ذهنِ علف
    که در بارشِ ريزه‌های ذغال می‌زاييد،
    و تکه ابری تاريک
    و تلفظِ لهجه‌ی نمک،
    جراحتِ مزمنِ همخوابگی،
    هياهوی جغد وُ
    حضور جن،
    و جاده‌هايی جنازه‌پوش
    تا انتهای جهان.


    گرسنگی چيز خوبی نيست
    جنگ ... چيز خوبی نيست.
    حالا هر دو گرگِ گرسنه
    از حوالیِ گورستانِ هفتم گذشته بودند،
    داشتند رو به کوه می‌رفتند.
    بالاتر از ويرانه‌های پُل
    کودکی با پایِ مصنوعی‌اش در دست
    دماوندِ دوردست را
    نشان‌اشان داده‌بود.


    بو می‌آمد
    بویِ اورادِ آل
    بوی اورانيوم
    بوی ادرارِ مُردگان می‌آمد.


    عده‌ای سياه‌پوش
    از راهِ ری
    به جانبِ تجريشِ تشنه می‌رفتند.


    جادوگر بزرگ
    هنوز هم در غيابِ گُلِ سرخ
    از گهواره‌های بی‌راهِ نيل سخن می‌گفت.
    راهِ خاوران از دريا دور بود،
    راویِ سه‌چشم
    با عُمرِ توراتی‌اش بلند،
    رو به همهمه‌ی باد
    به رسولانِ خسته‌ی خاورميانه دشنام می‌داد.


    آسمان ... آبستنِ تَراخُم و تاول بود،
    و ما
    بازماندگانِ هزاره‌ی حوصله
    هر کدام با تکه‌ای از تنفسِ نور
    از قتل عامِ بی‌دليلِ دريا گذشته بوديم.


    سپيده‌دم
    داشت دنيا را روشن می‌کرد،
    هر دو گرگِ گرسنه
    در مخروبه‌های آخرين بارگاهِ ساسانی
    پیِ توله‌های گمشده‌ی خود می‌گشتند،
    و شهر
    تمامِ شهر
    پُر از لاشه‌ی سربازانی بود
    که از ماوراء بحار
    برای چيدنِ گُل سرخ آمده بودند:
    تهران، حلبچه، بغداد، کابل،
    و کلماتی کهن‌سال
    که از خوابِ قابيلِ گرسنه برمی‌خاستند،
    تا بر آخرين صخره‌ی جهان بنويسند:
    آدمی و گرگ
    آدمی و گرگ
    آدمی و گرگ ...!

    مطالب مرتبط
    شعر بی حیا سروده سید علی صالحی
    شعر چمدان سروده سید علی صالحی
    شعر تابوت ها سروده سید علی صالحی
    شعر بید،هلو،پروانه سروده قیصر امین پور
    شعر ترجمه سروده سید علی صالحی
    شعر رساله عشق سروده سید علی صالحی
    اهواز، حوالیِ جُندی‌شاپور
    ارسال دیدگاه
    کد امنیتی رفرش
    بلوک پایین
    نرم افزار





















    تبلیغات
    بلوک چپ
    ورود به سایت
    رمز عبور را فراموش کردم ؟
    عضویت
    نام کاربری :
    رمز عبور :
    تکرار رمز :
    موبایل :
    ایمیل :
    نام اصلی :
    کد امنیتی :
     
    کد امنیتی
     
    بارگزاری مجدد
    آخرین مطالب ارسالی سایت
    مطالب محبوب
    مطالب تصادفی
    بلوک چپ
    تبلیغات متنی
    محل تبلیغات متنی شما با قیمت ارزان
    YOUR ADS
    تبلیغات متنی
    محل تبلیغات متنی شما با قیمت ارزان
    YOUR ADS
    تبلیغات متنی
    محل تبلیغات متنی شما با قیمت ارزان
    YOUR ADS